چگونگی کنترل احساسات در محل کار...
زمان خوانش ۳ دقیقه
خوانش ۳ دقیقه
همهی ما قبلا در شرایطی بودهایم که مثلا وقتی پروژهی دلخواهمان پس از چند هفته سخت کوشی لغو میشود؛ وقتی مشتری به طرز غیرمنصفانهای تشر میزند؛ وقتی بهترین دوست یا همکارمان به طور ناگهانی تعلیق میشود؛ یا زمانی که حجم کار زیاد است و رئیس هم بدون توجه به این قضیه، کار بیشتری بر عهدهمان میگذارد. در این مواقع چطور میتوانیم احساساتمان را مدیریت کنیم؟ با ما همراه باشید تا با مدیریت احساسات در محیط کار بیشتر آشنا شوید.
هر چیزی را میتوان از انسان گرفت؛ اما یک چیز را نه: آخرین آزادیهای انسان برای برگزیدن نگرش خود در هر شرایطی؛ آزادی انتخاب راه خویش را.
در زندگی شخصی، ممکن است واکنشتان نسبت به وضعیتهای تنشزایی از این قبیل، فریاد زدن باشد یا اینکه در گوشهای کز کنید و چند دقیقهای به حال خودتان تأسف بخورید. اما این نوع رفتار در محل کار میتواند به طور جدی به اعتبار حرفه ای و همچنین به ثمربخش بودن فعالیتهایتان آسیب برساند.
وضعیتهای تنشزا در محل کاری که مدام با کسری بودجه، تعلیق کارکنان و تغییر وظایف بخشها همراه است امری معمول است. مدیریت احساسات تحت این شرایط دشوار و دشوارتر میشود، اما انجام این کار برایتان بسیار با اهمیت است. اگر مدیریت مجبور شود کارکنان بیشتری را تعلیق کند، احتمالا کسانی را نگه میدارد که میتوانند با احساسات خود کنار بیایند و تحت فشار کار کنند. همانطور که نقل قول بالا نشان میدهد، فارغ از اینکه وضعیت چگونه است، شما همیشه آزاد هستید انتخاب کنید که چگونه نسبت به وضعیت موجود واکنش نشان دهید.
بنابراین چگونه میتوانید به صورت بهتری از پس عواطف خود برآیید، و واکنشتان نسبت به وضعیتهای بد را انتخاب کنید؟ در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به رایجترین احساسات منفی که در محل کار تجربه میشوند و یاد میگیریم که چگونه آنها را به طور سودمندی مدیریت کنیم.
چرا فقط روی احساسات منفی تمرکز میکنیم؟ معمولا اکثر افراد به تکنیکهایی برای مدیریت احساسات مثبتشان نیاز ندارند. به علاوه، احساس خوشی، هیجان، همدردی، یا خوش بینی معمولا تأثیر منفی بر دیگران ندارند. مادامی که شما احساسات مثبتتان را به طور سازنده و حرفهای با دیگران به اشتراک میگذارید، داشتنشان در محل کار فوقالعاده است.
مقابله با یأس و ناراحتی
مدیریت یأس یا ناراحتی در محل کار میتواند دشوار باشد. از میان همهی احساساتی که ممکن است در محل کار تجربه کنید، این احساسات بیشترین تأثیر را بر ثمربخش بودن شما میتوانند داشته باشند. اگر به تازگی متحمل یأس بزرگی شدهاید، احتمالا انرژیتان کم است. شاید از اینکه دوباره ریسک کنید بترسید و همهی این امور ممکن است شما را از موفقیت دور نگه دارد.
در اینجا مراحل کنشگرایانهای ارائه میشوند که میتوانید برای پرداختن به یأس و ناراحتی، آنها را دنبال کنید:
- به ساختار فکری خود نگاه کنید. باید بدانید که امور همیشه بر وفق مراد شما نیست. اگر اینگونه بود، زندگی به جای آنکه با سربلندیها و سراشیبیها، سختی و آسانیها همراه باشد، جادهای مستقیم بود. اینطور نیست؟ همین سربلندیها و سراشیبیهاست که زندگی را اینقدر جالب میکند.
- هدف خود را مشخص کنید. اگر از اینکه به هدفتان نرسیدید ناامیده شدهاید، به این معنا نیست که آن هدف دیگر دستیافتنی نیست. هدف را حفظ کنید، اما تغییر کوچکی به وجود آورید. برای مثال موعد آن را به تعویق بیندازید.
- تفکرات خود را ثبت کنید. بنویسید که دقیقا چه چیزی شما را ناراحت میکند. همکارتان؟ شغلتان؟ آیا کار زیادی برای انجام دادن دارید؟ به محض آنکه مشکل را شناسایی کردید از روشهای طوفان فکری استفاده کنید تا آن را حل کرده یا بر روی آن کار کنید. به خاطر داشته باشید که شما همیشه قدرت تغییر وضعیت خود را دارید.
- لبخند بزنید! ممکن است عجیب به نظر برسد اما لبخند زدن اجباری یا حتی لبخندی کوچک بر چهرهتان اغلب باعث میشود احساس خوشحالی کنید (این یکی از شیوههای عجیبی است که ما انسانها مجهز به آن هستیم) امتحانش کنید. شگفتزده خواهید شد!
بیشتر بخوانید:
با کلیک بر روی این قسمت، لینک این مقاله برای شما کپی میشود.