۸ کلیشه درباره اسکرام که باید از آنها اجتناب کنید
زمان خوانش دقیقه
خوانش دقیقه
scrum به عنوان یک چارچوب ساده اما کافی برای تحویل محصولات پیچیده طراحی شده است. اسکرام یک راهحل کاملاً بینقص محسوب نمیشود و نمیتوان آن را بهترین گزینه موجود دانست. scrum مرزهایی حداقلی فراهم میکند که در آن تیمها میتوانند با استفاده از رویکرد تجربی، یک مسئله پیچیده را حل کنند. این سادگی، نقطه قوت بزرگ scrum است، اما موجب ایجاد کلیشههای مختلفی شده است.
کلیشه ۱: هرکسی به راحتی میتواند اسکرام مستر شود
واقعیت: یک scrum مستر باید شخصی باشد که در بحثهای مربوط به اسپرینت و جلسههای روزانه scrum شخصیت خود را درگیر نکند و حتی در هنگامی که هیجانات در جلسه scrum بالا است، تمرکزش را روی هدف نگه دارد. بنابراین، هرکسی میتواند به عنوان یک scrum مستر عمل کند و نقشهای مختلفی را ایفا نماید اما فقط در زمانی که هوش هیجانی مناسبی داشته باشد و با نظرات متنوع، بحثها و تمایلاتی که تیم را از هدف دور میکنند، مقابله کند. بنابراین، در واقعیت، هوش هیجانی پیشنیاز مهمی برای تبدیل شدن به یک scrum مستر است.
کلیشه ۲: جلسات بیشتر یعنی اسکرام در حال پیشرفت است
واقعیت: scrum نباید به جز پنج رویداد مشخص شده (آغاز، برنامهریزی، وضعیت scrum، بررسی و پشتیبانی) شامل جلسات بیش از حد نیاز باشد. به جز موارد گفته شده، واقعاً نیازی به جلسات بیشتر نیست. اگر برنامه زمانی شما پر از جلسات متعددی با نام جلسات کوتاه است، خیلی راحت میتوان پی برد که در روش اجرای scrum تیم شما یک مشکلی وجود دارد. بنابراین، جلسات بیشتر به معنای سقوط scrum هستند نه پیشرفت آن.
کلیشه ۳: جلسه روزانه scrum همان جلسه وضعیت است
واقعیت: جلسه scrum با جلسه روزانه از زمین تا آسمان تفاوت دارد. ممکن است چندین بار شاهد جلساتی باشید که در آن اعضای تیم درباره آنچه که دیروز انجام دادیم و برنامهای که برای امروز داریم، بحث میکنند. این جلسات بسیار متفاوت از جلسات scrum است.
جلسه اسکرام به منظور جمعآوری تیم و بررسی پیشرفت کلی پروژه بر اساس تلاشهای همه اعضای تیم در رابطه با هدف نهایی پروژه است و سریعاً مشخص میکند که آیا ما در مسیر صحیح هستیم یا خیر. در جلسات روزانه بیشتر به نکات جزئی پرداخته میشود تا نکات مهمی که مربوط به پیشرفت پروژه هستند.
کلیشه ۴: سرعت و ارزش یکسان هستند
واقعیت: این تصور در بسیاری از جنبهها اشتباه است. این فرضیه نشان میدهد که اگر کارها به سرعت انجام شوند، به ما در رسیدن به هدف نهایی کمک میکنند. بگذارید فرض کنیم یک عضو تیم در حال ایجاد اتوماسیون با سرعت بالا است. آیا این کار موجب تسریع روند تحویل محصول میشود؟ جواب به این پرسش منفی خواهد بود.
در جلسات scrum، ما بر روی ارزش کار انجام شده تمرکز میکنیم نه سرعت بالا. البته، سرعت قابل قبول است، اما تا زمانی که مفهوم سرعت و ارزش شما روشن باشد. بررسی سرعت پیشرفت پروژه باید در بخش جداگانه بررسی گردد.
کلیشه ۵: اسپرینت ۰ ضروری است
واقعیت: امروزه عادی شده است که اسپرینت اول به عنوان «اسپرینت خالی» برگزار گردد تا به تیمها اجازه داده شود که تمرینهای عملی را انجام دهند و با سیستم آشنا شوند. این یک شیوه نادرست است که به وجود آمده تا مشتری، رهبر و گاهی اوقات مدیران، فشار ناعادلانه و بیشماری را بر تیمهای فنی جهت شروع تحویل پروژه وارد کنند. بنابراین، مفهوم اسپرینت ۰ به وجود آمده است تا به این نهادها اطمینان داده شود که پروژه در هر صورت به مرحله نهایی میرسد و تیم تحت فشار است.
پس در چنین مواردی چه باید کرد؟ بهتر است با ذینفعان گفتوگو کنید و به جای رفتن به سمت مفهومی با نام اسپرینت ۰ که در واقع با ارزشهای اجایل و اسکرام در تضاد است، به نقاط مشترکی با آنها برسید.
سایر موارد
علاوه بر گزینههای خاصی که در بخشهای پیشین به آنها اشاره کردیم، یک سری کلیشههای جانبی نیز وجود دارند که توجه به آنها جهت دستیابی به بهترین نتیجه ممکن کاملاً ضروری به نظر میرسد. این کلیشهها نیز میتوانند به خودی خود موجب ایجاد مشکلات بسیار زیادی جهت رسیدن به هدف مدنظر ما شوند.
کلیشه ۷: پروژههای scrum سریع هستند و اجرای آنها ارزانتر است
واقعیت: بله، این امر درست است، اما اگر محیط انجام پروژه یک محیط مناسب باشد. چنانچه این روشها را برای یک پروژه نامناسب پیادهسازی کنید، مطمئن باشید که هزینه و زمانبندی پروژه به هم میخورد و باگهای بسیاری در محصول ایجاد میشود.
به عنوان مثال، میتوانید از اجایل و scrum برای توسعه برنامههای موبایل استفاده کنید، اما برای توسعه سیستمعامل مناسب نیستند. یا میتوان آنها را برای پروژههای ساخت و ساز Solid استفاده نمود، اما برای پروژههای دیگر معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.
کلیشه ۸: صفحه پشتیبان اسپرینت یک تعهد است که باید در همه شرایط رعایت شود
واقعیت: صفحه پشتیبان اسپرینت مجموعهای از موارد کاری است که میخواهید در هر اسپرینت آنها را تکمیل کنید، اما لزومی ندارد که آنها را به شکل در درصد به اتمام برسانید. این به این معناست که نیازی به کار در آخر هفته یا اجبار افراد برای سپری کردن ساعتهای طولانی در دفتر برای تکمیل صفحه پشتیبان اسپرینت نیست.
اگر در پایان اسپرینت صفحه پشتیبان باقی مانده باشد، بدان معناست که یا برنامهریزی صحیح نبوده یا مشکلات ظرفیتی در تیم وجود داشته است و باید آنها را به درستی برطرف کنید. در چنین مواردی، صفحه پشتیبان اصلی به صفحه پشتیبان محصول منتقل میشود تا در اسپرینتهای آینده (بر اساس اولویتها) مدنظر قرار گیرد.
سخن پایانی
در این متن تلاش کردیم شما را با مهمترین کلیشههای مربوط به اسکرام آشنا کنیم. مواردی همچون توجه به اسکرام مستر و یا agile باید حتماً در چنین مواردی مدنظر ما قرار بگیرند تا بتوان بدون مشکل پروژه را به پایان رساند. در غیر این صورت، حتی در مراحل ابتدایی پروژه هم با اعضای تیم و هم با سفارشدهندگان پروژه به مشکل بر میخورید.
دانستن کلیه کلیشههای موجود در این زمینه منجر به افزایش سرعت شما نیز میشوند، زیرا میتوانید به جای تلف کردن وقت خود بر روی مباحث بیهوده، به سمت یک سری مسائل مهمتر و گستردهتر حرکت کنید که به صورت مستقیم بر روی هدف مدنظرمان اثر میگذارند.
با کلیک بر روی این قسمت، لینک این مقاله برای شما کپی میشود.