تاکنون افزایش بازدهی را در فرایندهای روزمره‌ی شخصی و کاری خود تصور کرده‌اید؟ شاید بتوان با خودکارسازی زنجیره‌ای از ایمیل‌ها یا روندهای پاسخ‌گویی به درخواست‌های مشتریان، بازدهی را تاحدودی افزایش داد. در مثالی دیگر، می‌توان کاهش زمان حرکت از نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر یا حتی کاهش هزینه‌های شرکت را معرفی کرد. درنهایت، بازدهی به‌معنای تولید همان نتایج قبلی با منابع کمتر است. منابع می‌تواند زمان، پول، انرژی و... باشد.

بهره‌وری تعریفی متفاوت با بازدهی دارد. دنیای استارتاپ امروزه با روش‌های بی‌شمار افزایش بهره‌وری پر شده است؛ اما بسیاری از افراد شناخت دقیقی از جزئیات آن ندارند. بسیاری از افرادی که مقاله‌ها و آموزش‌های مرتبط با بهره‌وری را می‌خوانند، هیچ شناختی از ماهیت و هدف آن ندارند. درواقع، شاید روندهای مرسوم در میان دیگر فعالان بازار، ما را به تلاش برای افزایش بهره‌وری وامی‌دارد.

اومیر هاک، مؤلف کتاب «برتری: اقتصاد برای نوع بشر» و مدیر هاواس مدیا لبز (Havas Media Labs)، درباره‌ی بهره‌وری می‌گوید:

بهره‌وری به‌معنای ارزان‌ترکردن محصولات و دستاوردها نیست؛ بلکه در بهترکردن آن‌ها معنا می‌شود. دستاوردهای بزرگ جهان واقعی در حوزه‌ی بهره‌وری چگونه هستند؟ درمان سرطان، واکسیناسیون، اینترنت، آیفون و موارد مشابه بهبودهای سطحی و عادی نیستند؛ بلکه زندگی‌ها را به‌صورت جدی دچار تحول می‌کنند.

مجددا یادآوری می‌کنیم بازدهی به‌معنای انجام‌دادن کارهای بیشتر با منابع کمتر است. درمقابل، بهره‌وری به‌صورت انجام‌دادن کارهای بیشتر با همان منابع قبلی تعریف می‌شود. در تعریف هاک هم می‌بینیم بهره‌وری روی پایه‌های افزایش کیفیت استوار می‌شود. برای مقایسه‌ی بازدهی و بهره‌وری این سؤال را مطرح می‌کنیم: اگر افزایش کارهای انجام‌شده تأثیری روی کیفیت نهایی نداشته باشد، بهبود صورت‌گرفته چه فایده‌ای خواهد داشت؟

افزایش بازدهی لزوما به بهره‌وری کل سازمان نمی‌انجامد

اگر شما به‌عنوان بنیان‌گذار چند وظیفه‌ی بیشتر را در فهرست کارهای خود خط بزنید؛ اما تغییری در رویکرد کسب‌وکار ایجاد نشود، کار مفیدی انجام نداده‌اید. باتوجه‌به این تعاریف، کارآفرین باید افزایش بازدهی مانند روتین‌های صبحگاهی مفید یا رویکردهای مشابه را در مسیر هدف نهایی، یعنی بهبود کسب‌وکار، انجام دهد. درنتیجه، افراد باید بهره‌وری را در اولویتی بالاتر از بازدهی قرار دهند.

اولویت‌دهی به کارهای گروهی

گروهی خلاق و باانگیزه و دارای بهره‌وری درخورتوجه قطعا تأثیراتی بیشتری درمقایسه‌با کارمندی تنها با بهره‌وری بسیار چشمگیر خواهد گذاشت. دسته‌بندی کارمندان به گرو‌ه‌های کوچک‌تر یکی از ابزارهایی است که به افزایش بهره‌وری آن‌ها می‌انجامد. به‌عنوان مثال، در سازمانی با بیش از ۱۰۰ کارمند می‌توان گروه‌های ۵ تا ۶ نفره داشت که با مدیریت یک رهبر فعالیت می‌کنند. رهبر تیم وظیفه‌ی همکاری و مشارکت با همه‌ی افراد حاضر را به‌گونه‌ای دارد که به‌جای مدیریت صِرف، درکنار آن‌ها مشغول‌به‌کار باشد.

گروه‌های کوچک را می‌توان به پروژه‌های گوناگون متصل کرد. آن‌ها پیش‌نیازها و مسائل مختص خود را خواهند داشت و تصمیم‌گیری نیز برعهده‌ی همه‌ی اعضا و رهبر گروه خواهد بود. درنهایت، باید بدانیم  تنها افزایش بازدهی افراد کافی نیست؛ بلکه آن‌ها باید بتوانند درکنار یکدیگر، ایده‌ها و مهارت‌ها و استراتژی‌های خود را ترکیب کنند و درنهایت، به افزایش بهره‌وری منجر شوند.

استفاده از کارمندان بااستعداد و باانگیزه

هر سازمانی قطعا کارمندانی دارد که استعداد فراوان و برای کارکردن انگیزه‌های زیادی دارند. چنین استعدادهایی عموما در شرکت‌های پیش‌گام استخدام می‌شوند. بررسی شرکت‌های بزرگی همچون اپل که توانایی استخدام استعدادهای باانگیزه را دارند، نشان می‌دهد آن‌ها بهره‌وری کلی بیشتری درمقایسه‌با رقبای خود دارند و شاید بتوان همان انگیزه‌ها را دلیل بهره‌وری بیشتر دانست.

بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد تعداد افراد بااستعداد و باانگیزه در شرکت‌های موفق، آن‌چنان هم بیشتر نیست؛ اما آن‌ها توانایی استفاده‌ی بهتر از چنین استعدادهایی را دارند. سازمان‌هایی با بهره‌وری چشمگیر عموما نقش‌های حیاتی در کسب‌وکار را کشف و تقریبا همه‌ی آن‌ها را با استعدادهای برتر پر می‌کنند.

در مقایسه‌ای کلی بین شرکت‌های بزرگ، می‌بینیم در اپل، ۶۰۰ کارمند برای توسعه‌ی iOS 10 در مدت کمتر از دو سال نیاز بود؛ درحالی‌که مایکروسافت به ۱۰ هزار مهندس نیاز داشت تا در مدت پنج سال،‌ سیستم‌عامل ویندوز ویستا را ارائه کند.

نکته‌ی مهم درباره‌ی استعدادها این است که می‌توان با آموزش و هدایت صحیح، هر کارمندی را به استعداد باارزش داخل سازمانی تبدیل کرد. البته، برای رسیدن به چنین اهدافی به زمان و هزینه نیاز داریم؛ اما همین که افراد در موقعیت مناسب قرار گیرند، قطعا از مزایای آن سود خواهیم برد. برای پیداکردن بهترین موقعیت‌ها برای هر فرد نیز می‌توان با مصاحبه‌های دوره‌ای، علایق و استعدادهای او را در شرایط گوناگون جویا شد.


بیشتر بخوانید:

مقایسه میزیتو با Trello
شروع کار با میزیتو