روش کانبان (Kanban) چه تفاوتی با روش اسکرام (Scrum) دارد؟
زمان خوانش ۱۲ دقیقه
خوانش ۱۲ دقیقه
هر مدیر پروژهای در مسیر انتخاب بهترین روشهای مدیریت پروژه ممکن است نیاز به مقایسه کانبان و اسکرام پیدا کند. این دو روش بهعنوان زیرمجموعهی روش مدیریت چابک (همان Agile) طبقهبندی میشوند. فلسفهی مدیریت پروژه اجایل بر انعطافپذیری و سرعت تمرکز دارد. هر دو روش اسکرام و کانبان، ابزارهای محبوب چابک برای تیمهای مدرن محسوب میشوند. این ابزارها به تیمها کمک میکنند تا با دورههای کاری کوتاه و بازخوردهای مداوم، در مسیر افزایش بهره وری قدم بردارند. برای انتخاب بهترین روش مدیریت پروژه، باید تفاوتهای روش کانبان و اسکرام را بشناسید. درادامه به مقایسه کانبان و اسکرام میپردازیم.
کانبان و اسکرام؛ دو روش اجایل برای مدیریت پروژه
کانبان و اسکرام هر دو زیرمجموعه روش مدیریت پروژه اجایل بهشمار میروند که برای به حداکثر رساندن بهره وری کارکنان طراحی شدهاند، متدولوژی مدیریت پروژه اجایل نخستینبار در سال ۲۰۰۱ میلادی (۱۳۸۰ خورشیدی) معرفی شد تا با کاهش زمان صرفشده در جلسات و کارهای غیرضروری، تمرکز بر روی ارزشآفرینی قرار بگیرد. اسکرام و کانبان هر دو بر اهمیت تیمهای خودسازماندهنده تاکید دارند که میتوانند بهطور موثر با یکدیگر همکاری کنند.
در روشهای مدیریت پروژه کانبان و اسکرام تیمها به جای اینکه توسط یک مدیر هدایت شوند، خودشان مسئولیت کارها را به عهده میگیرند. این رویکرد به ویژه در مدیریت پروژه بزرگ، به تیمها کمک میکند تا با سرعت و دقت بیشتری به اهداف خود برسند و نتیجه بهتری ارائه دهند.
مقایسه کانبان و اسکرام از جنبههای مختلف
با وجود اهداف مشترک، دو روش کانبان و اسکرام در عمل تفاوتهای بنیادینی دارند. درک این تفاوتها برای انتخاب درست شیوه مدیریت پروژه بسیار مهم است. اسکرام بهعنوان یک روش ساختاریافته با قوانین و نقشهای مشخص شناخته میشود، در حالیکه، کانبان بیشتر بر یک سیستم بصری و انعطافپذیر تمرکز میکند. بهطور خلاصه جدول مقایسه کانبان و اسکرام را میتوان به شکل زیر تدوین کرد:
رویکرد کلی و میزان انعطافپذیری
اسکرام با استفاده از دورههای زمانی ثابت به نام اسپرینت کار میکند و هر اسپرینت معمولا ۲ تا ۴ هفته طول میکشد و تیم باید در این مدت، کارهای مشخصی را تکمیل کند. انعطافپذیری در اسکرام تنها در ابتدای پروژه وجود دارد و پس از شروع اولین اسپرینت، تغییر در کارهای در حال اجرا مجاز نیست. در مقابل، کانبان رویکرد کاملا متفاوتی دارد و بر بهبود مستمر تمرکز میکند. این روش بسیار انعطافپذیر است و امکان ایجاد تغییر در هر مرحله از چرخهی عمر پروژه را فراهم میآورد. این تفاوت در رویکرد، یکی از مهمترین نکات در مقایسه کانبان و اسکرام است.
نقشها و مسئولیتها در تیمها
یکی از بزرگترین تفاوتها در مقایسه کانبان و اسکرام به نقشهای تیمی مربوط میشود. در اسکرام، نقشهای مشخص و تعریفشدهای وجود دارند که شامل موارد زیر میشوند:
- مالک محصول (Product Owner)
- اسکرام مستر (Scrum Master)
- تیم توسعه (Development Team)
برای مثال میتوان مالک محصول را در پروژههای توسعهی نرمافزار نمایندهی صدای مشتری دانست که در اولویتبندی کارها در بکلاگ محصول (Product Backlog) نیز اثر دارد. اسکرام مستر به عنوان یک رهبر خدمتگزار و مربی عمل میکند و موانع را از سر راه تیم برمیدارد. تیم توسعه (Development Team) نیز هستهی اجرایی اسکرام بهحساب میآید که از متخصصان چند مهارتی (Cross-functional) تشکیل میشود تا مدیریت پروژه را انجام دهند.
در مثال توسعهی نرمافزار میتوان تیم توسعه را متشکل از برنامهنویس، طراح، تستر و مهندس DevOps درنظر گرفت. وظیفه اصلی تیم توسعه، تحویل یک محصول بالقوهی قابل عرضه (میتواند بخشی از محصول اصلی باشد) در پایان هر اسپرینت است. در کانبان اما، هیچ نقشی از پیش تعیین نمیشود و اعضای تیم میتوانند خودشان مسئولیت کارها را بر عهده بگیرند و به صورت خودسازماندهنده عمل کنند.
تفاوت در اندازهگیری پیشرفت و استفاده از ابزارها در اسکرام و کانبان
روشهای اندازهگیری پیشرفت نیز در دو روش کانبان و اسکرام متفاوت است. در اسکرام، تمرکز بر تکمیل سریع وظیفه در هر اسپرینت است و از معیارهایی مانند نمودار سوختن اسپرینت (Sprint Burndown Chart) و سرعت تیم (Team Velocity) برای ارزیابی پیشرفت استفاده میشود.
کانبان بیشتر از نمودارهای بصری برای مدیریت پروژهها استفاده میکند. نمودار جریان تجمعی (Cumulative Flow Diagram) به تیمها کمک میکند تا گلوگاهها را شناسایی کنند. در مقایسه کانبان و اسکرام، این تفاوت در ابزارهای ردیابی، هر دو روش را برای انواع مختلف پروژهها مناسب میسازد.
مقایسه کانبان و اسکرام از نظر فلسفه تغییرات
در چارچوب اسکرام، پس از شروع اسپرینت، تقریبا هیچ تغییری در چرخه عمر وظیفه رخ نمیدهد، مگر اینکه در جلسات بازبینی اسپرینت (Sprint Retrospective) تیم روی آن تغییر توافق کند. این رویکرد شاید در ابتدا کمی سفت و سخت به نظر برسد، اما هدف آن کاهش ریسک و حفظ ثبات در طول یک دوره کاری مشخص است. این ثبات باعث میشود تیم با سرعت و دقت ثابت پیش برود.
فلسفهی کانبان بر این اصل استوار است که تغییر یک بخش ضروری از هر پروژه محسوب میشود. انعطافپذیری کانبان به تیمها اجازه میدهد تا به سرعت و به راحتی با چالشها و فرصتهای جدید سازگار شوند و فرآیندها را در حین کار تغییر دهند.
چه زمانی از کانبان و چه زمانی از اسکرام استفاده کنیم؟
انتخاب بین دو روش کانبان و اسکرام بستگی به نیازهای تیم و نوع پروژه دارد. کانبان برای تیمهایی مناسب است که میخواهند ارزشهای Agile را بدون تغییرات عمده در ساختار موجودشان پیادهسازی کنند. این روش برای پروژههای ساده و تیمهای کوچک که نیاز به مدیریت یک یا دو پروژه به طور همزمان دارند، توصیه میشود. بهطورکلی، اگر به انعطافپذیری بالا و یک سیستم بصری ساده نیاز دارید، کانبان انتخاب درستی است.
استفاده از اسکرام برای مدیریت پروژههای پیچیده و بزرگ توصیه میشود. برای مثال، این چارچوب برای محصولاتی که نیاز به بهروزرسانیهای مداوم نرمافزاری و افزودن امکانات جدید دارند، بسیار کارآمد خواهد بود. درنظر داشته باشید که اگر تیم شما به یک ساختار مشخص و برنامهریزی دقیق نیاز دارد، اسکرام گزینه بهتری است.
مقایسهی مزایای کانبان و اسکرام
در مقایسه کانبان و اسکرام، باید به این مسئله اشاره کرد که هر یک از این روشها نقاط قوت و ضعف خود را دارند و باید پیشاز انتخاب به آنها توجه کرد.
مزایای کانبان:
- نمای بصری شفاف از کارها و کمک به شناسایی گلوگاهها
- انعطافپذیری بسیار بالا برای اعمال تغییر در هر مرحله از پروژه
- قابلیت پیادهسازی آسان و بدون نیاز به تغییرات بزرگ در فرآیندها
مزایای اسکرام:
- ارتباط مستمر در تیم و با ذینفعان برای جلوگیری از غافلگیریهای آخر پروژه
- قابلیت بازبینی و تطبیق مداوم محصولات، فرآیندها و ابزارها در هر اسپرینت
- آزادی عملیاتی بیشتر به تیم توسعه در هر اسپرینت
مقایسهی معایب کانبان و اسکرام
هرچند هر دو روش مزایای قدرتمندی ارائه میدهند؛ اما آگاهی از نقاط ضعف نیز به انتخاب هوشمندانهتر کمک میکند. نادیده گرفتن این چالشها میتواند منجر به کاهش بهرهوری و ایجاد نارضایتی در تیم شود که عبارتنداز:
معایب کانبان:
- عدم وجود چارچوب زمانی مشخص که میتواند به تعویق کارها منجر شود
- احتمال سردرگمی در اولویتبندی به دلیل نبود نقش مشخص تصمیمگیرنده نهایی
- امکان پیچیده شدن بیش از حد تابلو که ردیابی کارها را دشوار میکند
معایب اسکرام:
- عدم انعطافپذیری در برابر تغییرات بزرگ پس از شروع اسپرینت
- ریسک «خزیدن محدوده» (Scope Creep) در صورت عدم مدیریت صحیح بکلاگ
- سربار ناشی از جلسات و نقشهای تعریفشده برای تیمهای بسیار کوچک
راهکاری برای مدیریت بهتر پروژه با میزیتو
در مقایسه کانبان و اسکرام به این نتیجه میرسیم که انتخاب بین این دو روش کاملا به تیم و نوع پروژه بستگی دارد. اگر به دنبال یک چارچوب ساده، بصری و منعطف هستید که بتوانید آن را به سرعت پیادهسازی کنید، کانبان میتواند گزینه مناسبی باشد. اما اگر به یک ساختار مشخص، تیمهای کوچک و متمرکز و برنامهریزی زمانی دقیق نیاز دارید، اسکرام چارچوب قدرتمندی است.
برای مدیریت بهتر پروژه و همکاری تیمی، میتوانید از یک ابزار جامع و منعطف استفاده کنید که قابلیتهای هر دو روش را در اختیار شما قرار دهد. با استفاده از برنامه مدیریت پروژه میزیتو میتوانید پروژههای خود را با روشهای متنوع مانند کانبان و اسکرام مدیریت کنید. میزیتو تمام ابزار لازم را به شما میدهد تا با ایجاد یک جریان کاری منسجم و حرفهای، به طور همزمان ارتباطات تیمی خود را بهبود ببخشید و بهرهوری را افزایش دهید.
سوالات متداول
آیا کانبان برای همه تیمها مناسب است؟
کانبان برای تیمهای کوچک یا پروژههایی که نیاز به انعطافپذیری بالا و تغییرات مداوم دارند، بسیار مناسب است.
چرا اسکرام به برنامهریزی دقیق نیاز دارد؟
اسکرام بر اساس اسپرینتهای ثابت زمانی کار میکند و به همین دلیل برای رسیدن به اهداف در هر اسپرینت، به برنامهریزی دقیق و مشخص نیاز دارد.
آیا میتوان از کانبان و اسکرام به طور همزمان استفاده کرد؟
بله، با ترکیب این دو روش، یک مدل هیبریدی به نام اسکرامبان (Scrumban) ایجاد میشود.
با کلیک بر روی این قسمت، لینک این مقاله برای شما کپی میشود.