انوشه انصاری مسافر فضا و مدیریت پروژه؛ یادداشتی از میزیتو
زمان خوانش ۵ دقیقه
خوانش ۵ دقیقه
انوشه انصاری، کارآفرین و مهندس ایرانی-آمریکایی، در تاریخ ۱۸ سپتامبر سال ۲۰۰۶ میلادی با سفر به فضا و تحقق یک رویای کودکانه به نخستین زن گردشگر فضایی و نخستین ایرانی در فضا تبدیل شد. او با تلاش شخصی و سرمایهگذاری خود توانست پساز فروش شرکتش، رویای سفر به ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) را تنها چند روز پساز سالروز تولد ۴۰ سالگیاش به واقعیت تبدیل کند. اکنون در سالروز سفر انوشه انصاری قصد داریم در این یادداشت، داستان رویای انوشه انصاری را با لنز مدیریت پروژه مرور کنیم. این سفر را میتوان مانند یک پروژه بزرگ تصور کرد که از ایده تا اجرا، مراحل مشخصی را طی کرده است.
سفر فضایی و البته رویایی انوشه انصاری هنوز میتواند بعداز گذشت حدود ۲۰ سال الهامبخش افراد و بهخصوص زنان و دخترانی باشد که رویایی بزرگ در سر دارند.
۱. آغاز پروژه (Initiation)
در مدیریت پروژه، نخستین گام تعریف هدف است. برای انوشه انصاری، این هدف، رویای دوران کودکی و به فضا و تجربهی زندگی فضانوردان بود. براساس گفتههای شخصیاش در مصاحبههای مختلف او از کودکی به آسمان و ستارهها علاقه داشت و همین علاقه، انگیزهی اصلی آغاز این پروژه شخصی شد. انوشه انصاری در همان کودکی نقاشی سفر فضاییاش را بهتصویر کشید که از آن میتوان بهعنوان هدف اصلی پروژهی «داستان یک رویا» و قدم آغازین پروژه نام برد.
۲. برنامهریزی (Planning)
داشتن رویا شرط لازم است؛ اما شرط کافی نیست! پروژهی سفر فضایی انوشه انصاری نیز مانند هر پروژهای نیازمند برنامهریزی بود. انصاری با زندهنگهداشتن رویای کودکیاش تا ۴۰ سالگی، فرایند زمانبندی مأموریت، هزینهها و آمادگیهای لازم را مشخص کرده بود. بهنقلاز انصاری در وبسایت XPRIZE، کسی رویای او را جدی نمیگرفت؛ اما او درنهایت موفق به انجام آن شد. علاوهبراین، انوشه انصاری در فرصتی دیگر تأیید کرده است که دلیل همکاری با شرکت فضایی روسی Space Adventures برای سفر تجاریاش این بود که راکت فضایی این شرکت شباهت زیادی به نقاشی کودکانهاش داشت.
اولین وظیفهی انوشه انصاری در فاز برنامهریزی قبل انجام پروژه، شرکت در آموزشهای تخصصی بود. این آموزشها شامل تمرینات جسمانی، شبیهسازی شرایط بیوزنی، و یادگیری زبان روسی برای هماهنگی با فضانوردان بود تا با برنامهریزی دقیق، ریسکهای احتمالی در فضا به حداقل برسند. فراموش نکنید که دورهی آمادگی برای سفر فضایی بهشدت چالشی است و آمادگی فیزیکی و روانی بالایی نیاز دارد.
۳. اجرا (Execution)
اجرای پروژه را میتوان همان لحظهی پرتاب موشک سایوز از پایگاه فضایی بایکونور قزاقستان (Baikonur Cosmodrome) در سپتامبر ۲۰۰۶ درنظر گرفت. انوشه انصاری به همراه دو فضانورد حرفهای به ایستگاه فضایی بینالمللی سفر کرد. در طول این مأموریت، او همچنان وظایف مشخصی داشت؛ از جمله آزمایشهای علمی کوچک و ثبت مشاهدات خود برای تیمهای علمی. این مرحله همان بخشی است که استراتژی و برنامهریزی به واقعیت تبدیل شدند و رویای کودکی انوشه انصاری نیز به واقعیت پیوست.
۴. نظارت و کنترل (Monitoring & Controlling)
در مدیریت پروژه، کنترل پروژه و نظارت مداوم اهمیت زیادی دارد. در سفر انوشه انصاری نیز، تیمهای فنی در زمین و ایستگاه فضایی پیوسته شرایط جسمانی و عملکرد او را زیر نظر داشتند. سلامت، ایمنی و انجام صحیح وظایف، مانند شاخصهای کلیدی عملکرد پروژه عمل میکردند تا نتیجهی نهایی و بازگشت او از فضا به زمین به بهترین شکل ممکن و در سلامت کامل انجام شود.
۵. تکمیل پروژه (Closure)
پایان سفر و بازگشت به زمین، مرحله نهایی و تکمیل پروژه بود. انصاری پس از حدود ده روز در فضا، به سلامت به زمین بازگشت. او تجربههای خود را مستندسازی کرد و الهامبخش بسیاری از علاقهمندان علم و فناوری شد. در مدیریت پروژه، این بخش شامل جمعآوری درسآموختهها میشود و در این مورد، درس اصلی این بود که با برنامهریزی و پشتکار، حتی رؤیاهای بزرگ و غیرقابل باور هم ممکن میشوند.
سفر فضایی انوشه انصاری نهتنها یک دستاورد شخصی و تاریخی بود، بلکه میتوان آن را بهخوبی با چرخه مدیریت پروژه تطبیق داد: هدفگذاری، برنامهریزی دقیق و تعریف وظایف، اجرای مأموریت، کنترل مداوم و در نهایت پایان موفقیت آمیز! این نگاه مدیریتی نشان میدهد که همهی ماجراجوییهای بزرگ مانند سفر به فضا، با اصول مدیریت پروژه درهم آمیختهاند. شما چه رویای بزرگی دارید؟
با کلیک بر روی این قسمت، لینک این مقاله برای شما کپی میشود.