چرا استارتاپها در ایران شکست میخورند؟
زمان خوانش ۴ دقیقه
خوانش ۴ دقیقه
بسیاری از افرادی که کسبوکار جدیدی راهاندازی میکنند، در ابتدای کار انرژی و سرمایه دارند و هرگز به این فکر نمیکنند که اولِ راه هستند و ممکن است موانع زیادی در مسیرِ پیشرو وجود داشته باشد. شکست درواقع نوعی فرصت برای یادگیری است، اما میتوان با استراتژی درست و با استفاده از روشهای کارآمد از پیامدهای شکستِ جبرانناپذیر جلوگیری کرد. در این مطلب، ابتدا به بررسی دلایل اصلی شکست استارتاپها براساس مطالعات و آمار واقعی خواهیم پرداخت و سپس برای هر یک راهکاری پیشنهادی ارائه میکنیم.
۱. سرمایه ناکافی
اصولاً هیچ کسب و کاری بدون دسترسی به منابع و سرمایه کافی توانایی ادامه فعالیت در بلندمدت را نخواهد داشت. استارتاپها نه تنها از این قاعده مستثنی نیستند، بلکه در مقایسه با کسب و کارهای کوچک به سرمایه خیلی بیشتری برای دستیابی به رشد زیاد و تسخیر بازار نیازمندند.
۲. همتیمیهای ضعیف
یکی از باورهای رایج در دنیای استارتاپی این است که ارزش استارتاپ به ایده آن است؛ اما واقعیت نشان میدهد که ارزش ایده برابر صفر است. ارزش یک استارتاپ در دنیای واقعی کسب و کار ناشی از توانایی بنیانگذاران و اعضای تیم برای پیادهسازی آن ایده است.
۳. اطلاعات ناکافی از بازار
عدم اطلاع کافی از بازار موجب میشود که جامعه مخاطبان هدف و نیازهای کاربران به درستی شناسایی نشوند. شکست استارتاپ ها زمانی رخ میدهد که استارتاپ به جای رفع نیازهای بازار، به دنبال رفع نیازهای خود باشد. استارتاپی که دارای سرمایهگذاران خبره، نیروی انسانی قوی، فناوری پیشرفته و مزیت رقابتی خوبی نسبت به رقبا باشد، اما از نیازهای بازار آگاه نباشد، محصول یا خدمتی را به بازار ارائه خواهد کرد که هیچ نیازی را از کاربران خود برطرف نخواهد کرد و این مسئله منجر به شکست استارتاپ خواهد شد.
۴. نداشتن شبکهی ارتباطی و مشاور
آمار نشان میدهد یکی از دلایلی که بهموجب آن ۸٪ استارتاپها شکست میخورند، این است که بنیانگذارانشان از شبکههای ارتباطی خودشان با سرمایهگذاران درست استفاده نمیکنند و تمایل ندارند از آنها کمک بخواهند. بهتر است سرمایهگذاران را از ابتدا در جریان امور قرار دهید، زیرا آنها میتوانند به شما کمک کنند. اگر سرمایهگذارتان نمیتواند در این زمینه کمکی کند، از مشاوران و توسعهدهندگان کسبوکارها کمک بگیرید.
۵. محصول بیکیفیت
منظور از محصول بیکیفیت محصولیست که در آن به نیازها و خواستههای مشتری توجهی نشده است. ارائه محصول بیکیفیت، حتی اگر به صورت ناخودآگاه انجام شود قطعاً به شکست استارتاپ منجر خواهد شد. برخی استارتاپها برای آن که بتوانند در ابتدا و در نظر سرمایهگذاران خود را موفق جلوه دهند و یا فرصت تسخیر سهم از بازار را از رقبای خود بگیرند، منابع محدود خود را صرف توسعه محصولی بیکیفیت و با مشکلات فراوان میکنند.
۶. رقابت شدید یا بازاریابی ضعیف
در فضای استارتاپی به محض پدید آمدن یک ایده جدید و نشانههایی از موفقیت آن ایده در بازار، سایر افراد نیز مشتاق به ورود به بازار خواهند شد. در صورتی که موانع ورود برای بازیگران جدید کم باشد، به مرور رقبای جدیدی به بازار وارد خواهند شد که ممکن است به دلیل دسترسی آسان به سرمایه، توانایی جذب نیروی انسانی ماهر و یا تجربه موفق در اداره استارتاپهای پیشین، مزیت رقابتی استارتاپ شما را از بین برده و سهم بازار زیادی را در زمان کمی تسخیر کنند.
۷. محصول بیکیفیت
گاهیاوقات از ایدهای بسیار ناب، استارتاپی فوقالعاده شکل میگیرد؛ اما محصول ارائهشده آنقدر بیکیفیت است که به شکست استارتاپ میانجامد. براساس آمار، ۱۷٪ از استارتاپها بهدلیل کوتاهی بنیانگذارانشان دربارهی کیفیت محصول با شکست مواجه میشوند. این افراد اصلا نمیدانند چه میکنند و احتمالا قبل از ورود به حوزهی فعالیتشان بهاندازهی کافی با آن آشنایی ندارند. بهتر است قبل از نهایی کردن محصول و عرضهی اولیهی آن به بازار از کیفیت آن اطمینان یابید تا به وجههی برندتان خدشهای وارد نشود.
۸. بیتوجهی به بازخوردهای مشتریان
یکی از مهمترین عوامل موفقیت استارتاپها از شروع یک ایده تا تولید محصول و بررسی آن، اهمیت دادن به بازخوردهای کاربران و مشتریان است. ۱۴٪ استارتاپها به این دلیل شکست میخورند که بنیانگذاران آنها دیدگاههای مشتریان را بررسی نمیکنند و بنابراین از نقاط قوت و ضعفشان آگاه نمیشوند. گاهیاوقات یک ضعف کوچک ازنظر مشتری درنهایت به نابودی استارتاپ منجر میشود. در این میان برخی استارتاپها هم هستند که با توجه به بازخورد مشتریانشان و تغییرات ضروری و سریع در محصول توانستهاند علاوه بر جلب رضایت مشتریان فعلی بازار خود را توسعه دهند.
۹. مدل کسب و کار اشتباه
مدل کسب و کار نشانگر نحوه اداره استارتاپ است. در یک مدل کسب و کار دقیق، منابع درآمدی، مشتریان، مخاطبان هدف، محصولات، جزییات مالی و نیازهای سرمایهای استارتاپ مشخص شدهاند.
بنابراین اگر مدل کسب و کار به درستی طراحی نشده باشد، این احتمال وجود دارد که استارتاپ، محصول یا خدمت خیلی خوبی ارائه کند، اما مشتری کافی برای آن وجود نداشته باشد، یا ممکن است محصول به خوبی فروش رود، اما در جزییات مالی و پیشبینیهای هزینه استارتاپ اشتباهی رخ داده باشد. در نتیجه اشتباهات موجود در مدل کسب و کار استارتاپ میتوانند مستقیماً منجر به شکست استارتاپ شوند.
بیشتر بخوانید:
با کلیک بر روی این قسمت، لینک این مقاله برای شما کپی میشود.