چند تغییر کوچک در مدیریت و نتایج بزرگ در عملکرد تیم
زمان خوانش ۵ دقیقه
خوانش ۵ دقیقه
مدیران و چالش خستگی: چگونه عملکرد مدیریت را بهبود دهیم؟
در تمام صنایع، یک موضوع میان مدیران مشترک است: آنها خستهاند.
این خستگی میتواند ناشی از نرسیدن به اهداف، افزایش مسئولیتها یا کاهش تعداد کارکنان باشد که اغلب منجر به افزایش ساعت کاری مدیران میشود.
عوامل تأثیرگذار بر افزایش بار ذهنی مدیران
۱. مدیریت همدردی برای افزایش بهرهوری
در سالهای اخیر، نظریههای مدیریتی بر اهمیت همدردی در رهبری تأکید کردهاند. همدردی به ایجاد ارتباطات قوی، برقراری گفتوگوی شفاف و حمایت از رشد کارکنان کمک میکند.
اما اگر مدیران نتوانند مرزهای مشخصی تعیین کنند، ممکن است بیش از حد همدردی کرده و از وضع انتظارات روشن و سیستمهای پاسخگویی مناسب بازبمانند. بهویژه در شرایطی مانند خروج آرام کارکنان یا عملکرد ضعیف برخی اعضای تیم، همدردی بیش از حد میتواند مانع تصمیمگیری قاطع شود.
بسیاری از مدیران از برخورد قاطع هراس دارند، درحالیکه یکی از وظایف اصلی آنها تعیین و اجرای استانداردهای عملکردی است. داشتن یک رویکرد متعادل میان همدردی و تعیین انتظارات شفاف، نقش مهمی در بهبود مدیریت دارد.
۲. اهمیت جلسات یک به یک
جلسات هفتگی یک به یک ممکن است وقتگیر به نظر برسند، اما حذف آنها میتواند ارتباط میان مدیر و تیم را تضعیف کند. این جلسات فرصتی برای افزایش تعهد و پاسخگویی کارکنان است.
اگر تحت فشار کاری بالا قرار دارید، ممکن است وسوسه شوید که برای حفظ تعامل، بیش از حد همدردی کنید. اما راهکار بهتر، اختصاص زمان به توسعه کارایی تیم با یک استراتژی مشخص است.
۳. ایجاد گفتگوهای معنیدار برای بهبود عملکرد
برقراری ارتباط مؤثر با کارکنان همیشه آسان نیست، اما گفتوگوهای منظم و واقعی میتواند به بهبود فرهنگ سازمانی کمک کند.
اگر هر هفته حداقل یک گفتگوی معنیدار با اعضای تیم داشته باشید، میتوانید انتظارات را شفاف کنید، عملکرد را بهبود بخشید و تیم را برای اقدامات بعدی هماهنگ کنید. این تعاملات باعث افزایش مسئولیتپذیری کارکنان و تسهیل فرآیند تصمیمگیری میشود.
در جلسات یک به یک، کارکنان بهعنوان شرکای سازمان عمل کرده و تجربیات خود را به اشتراک میگذارند. این تعاملات نهتنها باعث رشد فردی آنها میشود، بلکه محیط کاری آرامتری را برای همه فراهم میکند.
۴. تغییرات کوچک، تحولات بزرگ
بسیاری از مدیران از اجرای تغییرات جدید هراس دارند، اما حتی کوچکترین اصلاحات در روش مدیریت میتواند تفاوتهای بزرگی ایجاد کند.
بهعنوان مثال، نحوه بیان سوالات در مکالمات تأثیر قابل توجهی دارد. به جای پرسیدن «چگونه میتوانم شما را در دستیابی به این هدف حمایت کنم؟» که مسئولیت را بر عهده مدیر میگذارد، میتوان از جمله «برای دستیابی موفق به این هدف چه نیازهایی دارید؟» استفاده کرد. این تغییر ساده، کارکنان را تشویق میکند تا خودشان راهحل ارائه دهند.
همچنین، جلسات کوتاهتر و هدفمندتر، برخلاف تصور رایج، میتواند انگیزه و بهرهوری را افزایش دهد. یک گفتوگوی ۱۵ دقیقهای درباره نقاط قوت، چالشها و اقدامات بعدی کافی است تا مسیر حرکت تیم را مشخص کند.
نتیجهگیری
مدیریت کارآمد نیازمند تعادل بین همدردی و قاطعیت، ارتباطات شفاف و تصمیمگیری آگاهانه است. تغییرات کوچک در روش مدیریت میتواند منجر به تحولات بزرگ در فرهنگ سازمانی شود و مدیران را از فشارهای غیرضروری نجات دهد.
با کلیک بر روی این قسمت، لینک این مقاله برای شما کپی میشود.