چرا ما انسان‌ها وارد رابطه عاطفی می‌شویم؟

چرا به دنبال دوستان خوب می‌گردیم؟

چرا می‌کوشیم رابطه‌ خوب‌مان با همکاران را حفظ کنیم؟

چرا در شبکه‌های اجتماعی وقت می‌گذرانیم و به تعداد دوستان اجتماعی خود یا لایک‌ها و کامنت‌های زیر مطالب‌مان توجه می‌کنیم؟

چرا شبکه‌سازی در محیط کار تا این حد تشویق می‌شود و به عنوان یک مهارت مهم، مورد توجه قرار می‌گیرد؟

بسته به این‌که این پرسش‌ها را از چه زاویه‌ای بررسی کنید، پاسخ‌های متفاوتی برای آن‌ها خواهید داشت.

یکی از نگاه‌ها، نگاهی است که میان روانشناسان اجتماعی طرفداران بیشتری دارد. روانشناسی اجتماعی برای هر یک از رفتارهای ما به دنبال یک کارکرد مشخص می‌گردد.

رفتاری که کارکرد مشخص و مفید ندارد، یا اصلاً در میان ما انسان‌ها رواج نمی‌یابد و یا به سرعت کم‌رنگ و ناپدید می‌شود.

حالا با این نگاه، یک بار دیگر سوال‌های اول این بحث را مرور کنید.

کارکرد رابطه سازی چیست؟

نظریه حمایت اجتماعی این نگرش را مطرح می‌کند که ما در رابطه‌های خود به دنبال به دست آوردن حمایت هستیم.

هر رابطه‌ای بخشی از منابع و وقت و انرژی ما را می‌گیرد؛ اما در عوض، پشتوانه و حمایتی برای ماست تا با اتکا به این حمایت، بیش از پیش بر محیط خود مسلط باشیم.

رابطه سازی می‌تواند بسیاری از نادیده‌ها و ناشنیده‌ها را برای ما دیدنی و قابل درک کند.

ارتباط حمایت اجتماعی با سلامت و مدیریت استرس

شاید برای شما جالب باشد که بخش مهمی از مطالعات مربوط به حمایت اجتماعی در رابطه با نقش حمایت اجتماعی در سلامت بوده است.البته کارکردهای حمایت اجتماعی صرفاً به کاهش استرس محدود نیست و سایر جنبه‌‌های زندگی را نیز در برمی‌گیرد.

سلامت اجتماعی و توسعه فردی عبارتست از پرورش مهارت‌هایی که فرد را قادر می‌سازد تا اهدافش در جهت شکوفایی حداکثری توانمندی‌های بالقوه خود را به درستی تعیین کند و برای تحقق آنها برنامه‌ریزی کرده و گام‌های عملی بردارد. بهبود فردی یک فرایند توقف ناپذیر در طول زندگی است. اولین گام در راستای بهبود فردی و توسعه فردی، مدیریت زمان، انرژی و تمرکز است.

پیشینه ی شبکه سازی به کجا بر می گردد ؟

نمی‌توانیم بگوییم شبکه‌سازی از چه زمانی وارد مجموعه دغدغه‌ی ما انسان‌ها شده است.

اما این را می‌دانیم که زمانی که شبکه‌سازی در کسب‌وکار یا شبکه‌سازی تجاری برای نخستین بار مورد توجه قرار گرفت، بیشتر به عنوان ابزاری برای کاریابی و پیدا کردن شغل در نظر گرفته شد.

می‌توانیم بگوییم آن‌چه امروز در لینکدین (Linkedin) می‌بینیم، شکلِ دیجیتالِ تصورِ کلاسیک از شبکه سازی برای کاریابی و ارتقاء شغلی است: یک شبکه اجتماعی برای شبکه سازی مختص افراد حرفه‌ای و فعالان حرفه‌های مختلف.

شبکه سازی به عنوان ابزاری برای توسعه کسب و کار

طی دو دهه‌ی اخیر، شبکه سازی از شکل ابزار فردی برای کاریابی و پیشرفت شغلی به شکل یک ابزار سازمانی درآمد.

شبکه سازی (Business Networking) در فهرست وظایف مدیران کسب و کار قرار گرفت.

قطعاً هر فضایی ممکن است پتانسیل شبکه سازی را داشته باشد، اما به شرطی که اصول و قواعد این کار را بدانیم و به دقت رعایت کنیم.
دوست یابی و ارتباط دوستی با اینکه شباهت های زیادی با شبکه سازی دارد اما باز هم شبکه سازی نیست. زیرا که این دو اهداف متفاوتی را دنبال می کنند. هدف از دوستی بیشتر تجربه حسی متفاوت و خوب است که در شرایط بالا و پایین زندگی وجود دارد. اما هدف از شبکه سازی استفاده از تجربیات، روابط و افکار دیگر اعضا شبکه است که اگر بخواهم مخلص کلام را برایتان بگویم در واقع رشد و توسعه توانایی هاست.

رابطه با یک شخص می تواند از هر دو جنس باشد اما مساله اصلی این است که بتوانیم این دو هدف را در آن رابطه تفکیک و توجیح کنیم وگرنه از هر دو هدف بازخواهیم ماند.
برای برخی افراد ، شبکه سازی صرفا به معنای ملاقات ، تشکیل جلسات و یا ارتباط با اشخاص جدید برای همکاری و مذاکره است. در این تعریف ، شبکه سازی محدود به برقراری یک ارتباط تجاری بین دو طرف شده که در آن هر یک از طرفین در جستجوی منافعی برای خود هستند و حاصل این ارتباط یا به نوعی به همکاری منجر میشود و یا طرفین از برقراری ارتباط مجدد با یکدیگر منصرف می شوند. چنین تصوری باعث می شود تا از اهمیت شبکه سازی غافل شویم. در حقیقت شبکه‌سازی یک مهارت عمده و مهم در زندگی و کسب و کار است و از این مهارت می توان در امور تجاری، سازمانی و یا شخصی استفاده نمود.


بیشتر بخوانید:

مقایسه میزیتو با Trello
شروع کار با میزیتو