پنج سوالی که قبل از پذیرش یک موقعیت مدیریتی باید بپرسید
زمان خوانش ۷ دقیقه
خوانش ۷ دقیقه
یک موقعیت در سطح بالاتر همواره انتخاب بهتری نیست، باید از خود پنج سوال اساسی بپرسید تا بتوانید متوجه شوید که موقعیت مربوطه گزینه خوبی است یا خیر. پذیرش شغل مدیریت وابسته به این پنج سوال است.
دستمزد بیشتر، دفتر بزرگتر، افزایش اختیار برای اتخاذ تصمیمات
برای اکثر افراد، حرکت به سمت نقش مدیریتی به عنوان یک مرحله طبیعی در پیشرفت حرفهای به نظر میآید. اما برخلاف نظرات اولیه، پیوستن به این سطح از مدیریت ممکن است رضایت شغلی خاصی برایتان به همراه نداشته باشد. طبق نظرسنجی Gallup در سال ۲۰۱۵، تنها ۳۵ درصد از مدیران آمریکایی واقعاً به کار خود علاقه دارند.همانطور که این اعداد نشان میدهند، همه برای مدیریت مناسب نیستند، آن ها از افزایش مسئولیتهای خود لذت نمیبرند.
پس چگونه میتوانید بفهمید که آیا علاقه دارید مدیر باشید یا میخواهید به سرعت به رتبههای پایینتر بازگردید؟
در ابتدا، باید متوجه شوید که وظایف شغلی شما چه هستند؛ فرصتهایی که به نظر روی کاغذ جذاب هستند، ممکن است در واقعیت تمام انتظارات شما را برآورده نکنند. بنابراین ما پنج سوال مهم را برایتان تدوین کردهایم که قبل ازقبول کردن شغل جدیدتان باید از نماینده منابع انسانی یا مدیر استخدامی خود آنها را بپرسید.
۱. آیا واقعاً به مدیریت افراد خواهم پرداخت؟ | پذیرش شغل مدیریت
بسیاری از افراد ممکن است فرض کنند که یک عنوان مدیریتی به معنی مدیریت دیگران است. اما گاهی اوقات نقش شما بیشتر در مورد مدیریت فرآیندهاست تا مدیریت گزارشهای مستقیم واقعی.
لی استیر، همموسس شرکت تحقیقات منابع انسانی میگوید احتمال دارد یک فرد به عنوان تنها مدیریت یک تیم ساده را بر عهده داشته باشد. سوالات خود را در این مورد بپرسید تا دامنه نقش پیشنهادی را درک کنید، تصویر دقیق و جامعی داشته باشید و انتظارات شما واقعگرایانه شوند.
اگر متوجه شدید که مسئولیتهای بسیار زیادی دارید باید جزئیات پذیرش شغل مدیریت را بیش از قبل مورد بررسی قرار دهید. از نوع تصمیمهایی که به عنوان یک مدیر در آنها دخیل خواهید شد مطلع شوید، در کدام جلسات را حضور پیدا خواهید کرد؟ آیا در بودجه دخیل خواهید شد؟ استیر پیشنهاد میدهد که بپرسید آیا در فضای کاری فعلیتان باقی میمانید؟ فرض نکنید مدیر بودن به معنای ورود به دفتری راحت است.
هرچند بعضی از این جزئیات بیاهمیت تلقی شوند، اما میتوانند به شما کمک کنند تا بفهمید که نقش مدیریتی نسبت به شغل حال حاضر شما در چه سطحی قرار گرفته است؟
به عنوان مثال، اگر سالهاست که از شغل خود به عنوان یک طراح گرافیک لذت میبرید، اما اکنون باید بیشتر وقت خود را در تماسهای کنفرانسی یا ارائه به مشتری بگذارید، ممکن است رضایت شغلی شما کم شود.
اگر نقش پیشنهادی شما در یک شرکت نوپا با نمودار سازمانی انعطافپذیر باشد یا شرکت شما به مدیریت ماتریسی پایبند بماند(به معنای وجود ساختارهای گزارشدهی دوگانه در تیمهای عملیاتی متقاطع)، باید بفهمید که مسئولیت شما نسبت به ارسال گزارشهای مستقیم چگونه خواهد بود.
اخیراً با یک شرکت کار کردم که در آن دو یا سه نفر مختلف به مدیریت هر کارمند میپرداختند. کارمندان نمیدانستند کدام وظایف اولویت بیشتری دارند و هر مدیر فرض میکرد که مدیر(های) دیگر به وظایف مدیریتی او اهمیت نمیدهند. باید مشخص باشد که کدام فرد مسئول تصمیمات پرداختی، راهنمایی عملکرد، و تعیین انتظارات عملکردی است.این موضوع نیز در رابطه با پذیرش مدیریت اهمیت دارد.
۳. روال روزانهی من چگونه خواهد بود؟
آیا برنامهریزی بودجه، ارائه به مدیران ارشد، ارتباطات حرفهای یا مدیریت سیاستهای دفتری را انجام خواهید داد؟ ترکیب این موارد در کنار هم نشان میدهد که پس از پذیرش شغل مدیریت روز شلوغی را در پیش خواهید داشت.
با این وضع، شما باید بدانید که روتین عادی شما چگونه خواهد بود. آیا تمام وقتتان در جلسات خواهد گذشت؟ آیا باید در طول روز تصمیمات فوری بگیرید؟ چند نمونه از مسائل یا درخواستهای فوری به شما واگذار خواهند شد؟
چاد موداد، مدیرعامل یک شرکت مشاوره نرمافزاری مستقر در هیوستون میگوید: «برای من واقعاً اهمیت زیادی دارد که وقت خود را برای چه مواردی به کار میگیرم، [اما] گاهی اوقات واقعاً از این لذت میبرم که فقط بنشینم و چیزی را از ابتدا تا انتها بسازم».
در واقع، معمولاً دشوار است که بیش از یک ساعت زمان از خود را بر روی مواردی مانند ارائهها، برنامهریزی استراتژیک یا برنامههای توسعه کارکنان هدر بدهید. وقت شما با ارزش است و به همین دلیل باید از اینکه روتین شما در شرکت مربوطه به چه شکل خواهد بود اطمینان حاصل کنید. اگر وقفه در انجام کارها منجر به ناراحت شدن شما میشود، بهتر است به فکر تغییر موقعیت مدیریتی خود باشید.
۳. عملکرد من چگونه اندازهگیری خواهد شد؟ | پذیرش شغل مدیریت
وقتی که به سطح مدیریت وارد میشوید، عملکرد شما به طور جداگانهای مورد بررسی قرار میگیرد. در اینجا دیگر عملکرد شخصی شما مهم نیست و به عملکرد تیمی که تحت نظر شما فعالیت میکند توجه خواهد شد. این یک مورد بسیار مهم است که باید به آن توجه داشته باشید.
کتلین استفی، مدیرعامل شرکت نیویگا ریکروتینگ و جستجوی اجرایی مستقر در تامپا، فلوریدا، میگوید :«باید سوالات دقیقی در مورد اینکه دقیقاً چه معیارهایی برای اندازهگیری معیار شما به کار میرود، بپردسید. جواب درستی وجود ندارد، اما این یک مسئله مهم است. به عنوان مثال در برخی از موارد ممکن است تنها بر اساس میزان درآمدی که وارد شرکت کردهاید مورد بررسی قرار بگیرید».
قبل از پذیرش شغل مدیریت، باید بپرسید که چه انتظاراتی در مورد سود بخش یا الزامات کاهش بودجه وجود دارد. اگر انتظارات بیش از حد بالا یا زمانبندی عملکرد بیش از حد فشرده باشد، بهتر است از ارتقا چشمپوشی کنید.
باید بپرسید که آیا بازخورد کارکنان برای ارزیابی عملکرد یک مدیر استفاده میشود؟ اگر این طور است، باید آماده شوید تا به تیم خود الهام بدهید، راهنماییهای لازم را به آنها ارائه کنید و بدون دخالت بیش از حد بر روی عملکرد آها نظارت نمایید.
اگر این ایده که حقوق، پاداش یا حتی کل شغلتان ممکن است بر اساس عملکرد تیمتان باشد، ترسناک به نظر میآید، بهتر است نقش مدیریتی مربوطه را کنار بگذارید. برای موفقیت به عنوان یک مدیر، شما باید به جای تمرکز بر خروجی شخصی خودتان، به انجام کارهای عالی از طریق دیگران علاقه داشته باشید،.
۴. بر روی تصمیمات کارکنان چقدر تأثیر میگذارم؟
عدم کنترل بر روی افرادی که در تیم شما قرار میگیرند یا مقدار آموزش و توسعهای که میتوانید به آنها ارائه دهید، میتواند موجب ناراحتی مدیر شود.
بنابراین مهم است بپرسید که آیا اختیار دارید کارمندی با عملکرد ضعیف را در یک برنامه «بهبود عملکرد» قرار دهید؟ یا میتوانید یک کارمند را به بخشی انتقال دهید که فکر میکنید برای او مناسبتر است؟ سیستمهای اجباری معمولاً چنین اجازهای به شما نمیدهند.
به یاد داشته باشید که کنترل بر روی استخدام افراد، منجر به کنترل بر روی اخراج کردن کارمندان نیز میشود، اگر توانایی اخراج کردن کارمندان مختلف را ندارید، مدیریت را کنار بگذارید.
موداد میگوید: «توانایی توسعه یک کارمند پرکار من را بسیار خوشحال میکند، اما وقتی مجبور به اخراج یا اصلاح کردن کسی میشوم، حال خوشی ندارم».
در واقع، مثبت ماندن در اوقات نامناسب، یکی از دشوارترین جنبههای پذیرش شغل مدیریت است.
بهتر است با رویکرد شرکت در زمینه مدیریت موافقت کنید. آیا سازمان احساس میکند که مردم به طور ذاتی دوست دارند به شکل صحیح کار کنند یا معتقد است که همه آنها تنبل هستند و باید به طور کامل مدیریت شوند؟
بر اساس پاسخ این پرسشها، در نظر بگیرید که چقدر اعتماد به نفس خواهید داشت تا برای موفقیت تیمتان با سایر رهبران بجنگید یا ماموریت مدنظر شرکت را به کارکنان خود ارائه دهید، حتی اگر این امر به معنای افزایش میزان حقوق شما نباشد.
۵. چرا مدیر پیشین کار خود را رها کرد؟
یک شرکت وقتی موفق خواهد شد که مدیران اجرایی موفق داشته باشد، بنابراین لازم است که سابقه مدیران پیشین را نیز مورد بررسی قرار دهید. یکی از روشهای مربوط به این موضوع، کسب اطلاعات در رابطه با علت اخراج شدن یا استعفا دادن مدیر قبلی است.
برای مثال، اگر خیلی سریع پس از استخدام از شرکت خارج شدهاند میتوانید بفهمید که مدیران ارشد زمانبندی نامناسبی را به آنها ارائه کرده بودند. آیا کارفرما میخواهید که پروژه را از ابتدا شروع کنید و درباره کسبوکار یاد بگیرید، یا انتظار دارند خیلی سریع بر میزان درآمد شرکت اثر بگذارید؟ پرسیدن در مورد اهداف ۳۰، ۶۰ و ۹۰ روزه شرکت میتواند این مسئله را به طور کامل روشن کند.
مورد دیگری که باید در نظر بگیرید، تعداد مدیرهایی است که پیش از شما استخدام شده بودند. لینکدین مدیر قبلی را بررسی کنید و ببینید که آیا از سابقه خوبی برخوردار بودهاند؟ اگر آنها مدیرانی حرفهای محسوب میشوند، اما در هر صورت از شرکت خارج شدهاند باید به موقعیت پیشنهاد شده کمی شک کنید.
این امر نشان میدهد که پس از پذیرش شغل مدیریت، مدیران ارشد به هیچ وجه از شما حمایت نمیکنند و به همین جهت احتمال موفقیت تیمتان به شدت کاهش پیدا میکند. از خود بپرسید که آیا آنها ابزارهای لازم را در اختیار افراد مختلف قرار میدهند تا پیشرفت حاصل شود؟
با کلیک بر روی این قسمت، لینک این مقاله برای شما کپی میشود.